فتحعلیبیگی: بزرگان نمایش جهان پس از دیدن تعزیه حیرتزده میشوند
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۳۲۹۱
به گزارش خبرگزاری فارس، در ابتدای مراسم پس از قرائت قرآن کریم، کلیپ عاشورایی «مکن ای صبح طلوع» به رهبری لوریس چکناواریان پخش شد و در ادامه سهیل محمودی ضمن خوشامد به حضار افزود: آیین سوگواری امام حسین(ع) از جدیترین و همگانیترین آیینهای اسلام است. یک آیین نوروزی داریم که برخاسته از مردم و یک آیین سوگ که همین محرم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه محمدحسین ایمانی خوشخو؛ رئیس پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی جهاد دانشگاهی گفت: گردشگری آیینی هم وابستگی زمانی و هم مکانی دارد، مثل اربعین که هر دو را دارد. آیینها در جاهای مختلف اجرا میشود از بازار گرفته تا مساجد، حسینیهها، تیمچهها حتی در خانهها و ... برخی از قبل میگفتند که در ایام محرم گردشگری تعطیل است، من همیشه مخالف این حرف بودم چون خارجیها همیشه از آن استقبال میکنند، پس به عنوان جاذبه محرم نباید گردشگری تعطیل شود. مثل مراسم تعزیه در شوش و مشعلگردانی و قالیشویی در کاشان که چنین تلفیقی را در هیچ کجا نمیتوان مشاهده کرد.
ایمانی خوشخو در پایان با اشاره به گفته هانری کربن که شیعه توانسته است ضمن حفظ مذهب گذشته با تکیه بر امامی که خواهد آمد آینده را هم داشته باشد و این در هیچ دین و مذهبی نیست گفت: یکی از عللی که باعث میشود چراغ امام حسین(ع) خاموش نشود، وجود امام عصر(عج) است که همین موضوع شیعه و نهضتش را زنده نگه میدارد.
در ادامه مراسم هوشنگ جاوید گفت: هفته آینده پس از بیست و یک سال صدای بیست و پنج منقبتخوان از سوی حوزه هنری رونمایی شود و بسیاری از این منقبتخوانها از دنیا رفتهاند.
وی افزود: مسئله فعلی ما موضوعات تعزیه اجتماعی در ایران است که اصلاً به آن توجهی نکردهایم و شاید ندانیم چیست. درحالی که سوگواریهای اجتماعی، سوگواری مذهبی را تقویت کرده در حالی که خودش در طول زمان ضعیف شده است. ما حتی در کردستان شیونگاه داشتیم الان هم وجود دارد اما ضعیف شده است. زمانهای سوگواری خیلی مهم است که برخی سنتی هستند مثل درو کردن تعزیه عاشورا که دقیق زمانی برگزار میشود که بخواهند گندم درو کنند تا محصولشان زیاد شود.
این پژوهشگر پیشکسوت آیینهای ایرانی افزود: درباره موسیقی اصالتها، ریتم، تلفیق، تیپ و ... را داشتیم که اصلاً رعایت نکردیم و همه چیز الان رها شده و در واقع از جوانها ایراد هم میگیریم که چرا درست رعایت نمیکنند، درحالی که اصلاً راه درستش را یاد نگرفتند حتی خواندن نوحهخوانی در کشور ما جایگاه خاص از قدیم داشته که بدان بیتوجهی کردیم.
جاوید با اشاره به اینکه تاریخ برای این است که همین چیزها را نشان دهیم که در قدیم داشتیم توضیح داد: این تاریخ شیون ماست، در پاسخ کسانی که میگویند در ایران شیون و غم نبوده، باید گفت اصلا مگر چنین چیزی میشود؟ ما پیکرکهایی داریم که نشان میدهد برای شیون کردن بوده، حتی آیین کربزنی داریم برای دوهزار و هفتصد سال پیش که بعد در آیین اسلامی تلفیق شده است.
نویسنده کتاب موسیقی رمضان افزود: نخستین زنی که بعد واقعه کربلا مرثیه خاص اجرا میکند امالبنین(س) مادر حضرت عباس(ع) است. در طول سالهای بعد واقعه هم بین اعراب مرثیه به راه میافتاد ، ولی مرثیهسرایی ایرانیان قرن اول و دوم هجری وجود داشت، که اینها ناشناخته مانده است، چون به زبان عربی است، ای کاش کسی پیدا شود و این موارد را ترجمه کند. سوگ از کیومرث و فریدون در ایران شروع میشود و نخستین سوگواری گروهی به مرثیه سیاوش و سپس به رستم میرسد، مرثیه نامهنویسی از عهد ساسانی به بعد شروع میشود و بعد به دوره اسلامی میرسیم. تحول مرثیه در ایران از قرن هفتم شروع میشود کسایی مروزی اولین نوحه معروف را دارد که مربوط به کربلاست.
در ادامه سهیل محمودی؛ شاعر و سخنران نشست نیز طی صحبتهایی گفت: تهران از سالهای آغارین قرن نوزدهم دو وجهه عزاداری را دارد، یکی در خانوادهای رجال قاجار است مخصوصا بانوان خاندانهای خاص و دوم تکیه دولتیها که متاسفانه اینها از بین رفتهاند، که تنها یک کوچه الان بنامش مانده است، هرچند آن دوره شش هفت هزار نفر را در خود جا میداد.
وی در ادامه یادآور شد: نسل عزاداریها در هیأتها شکل میگیرد، هیأت در جمع کردن مردم مهمتر از مساجد بود. این هأیتها مبنای عزاداری در تهران میشوند، حتی چهارپایهخوانی در بازار و هیأتها داشتیم.
در ادامه علی صابر دقایقی به خواندن مرثیه دشتی پرداخت.
بخش پایانی این مراسم نیز به تجلیل از استاد «داود فتحعلیبیگی» پیشکسوت عرصه تعزیه و نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی اختصاص داشت که این بخش با حضور رحمت امینی، تابش، هوشنگ جاوید و ایمانی خوشخو برگزار شد.
سپس فتحعلی بیگی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: تعزیه بزرگترین هنر ایرانی است که بزرگان نمایش جهان پس از دیدن آن حیرتزده میشوند اما خود ما آنطور که باید به آن بها ندادهایم. به خود امام حسین(ع) قسم هرکار کردم برای خودش بود و توقعی هم از هیچکس برای کاری ندارم، تعزیه زیاد اجرا کردم، در یکی از این تعزیهها نقش حر را داشتم و آن را نگه داشتم برای خودم بلکه شفیعم باشد.
پایان پیام/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۳۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470